
داستان برند ریبوک
داستان برند ریبوک یکی از جذابترین داستانهایی است که به شما کمک میکند کار خود را با حس بهتری آغاز کنید. این برند فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است، اما چیزی که در این برند به خوبی به چشم میخورد ناامید نشدن و ادامه دادن مسیر است. بهتر است بدانید اگر میخواهید در کار خود به موفقیت برسید، باید خود را برای ورود به یک صنعت بزرگ و پررقابت آماده سازید و باید برای شکستهای متوالی و برنامههای سخت و پیچیده آماده باشید. اگر بتوانید این ویژگیها را در خود تقویت کنید، بیشک به موفقیت میرسید. در ادامه داستان برند ریبوک را با شما به اشتراک میگذاریم.
شروع کار از اتاق خواب
داستان برند ریبوک با کار جوزف ویلیام فاستر در سال 1856 و در زمانی که 14 ساله بود آغاز شد. او در اتاق خواب خود که در بالای فروشگاه شیرینی پزی پدرش در انگلستان بود شروع به تولید کفشهای خود کرد. این کفشها با الهام از شیرینیهایی بودند که به خوبی شکل میگرفتند و در پایان و پس از پخته شدن شکلهای خاصی پیدا میکردند. او پس از مدتی برند خود با نام J.W. Foster را تاسیس کرد. جوزف در طی سالیانی که کفشهای خود را به دیگران مخصوصا ورزشکاران میفروخت به این نتیجه رسید که آنها به دنبال کفشهایی هستند که سرعتشان را افزایش دهد. به همین دلیل، داستان برند ریبوک به سمت تولید کفشهای ورزشی و دومیدانی متمایل گردید. این کفش در سال 1924، توسط هارولد آبراهام استفاده شد و برای او مدال طلا را به ارمغان آورد.
ورود پسران به صنعت پدر
در سال 1948، پسران جوزف درحالی که 15 (جف) و 17 (جو) ساله بودن وارد این حرفه شدند. جریان تولید کفشهای ورزشی ریبوک به خوبی پیش میرفت و داستان پیشرفت شیب ملایمی داشت. اما این افراد در سال 1953، برای انجام خدمت سربازی به آلمان رفتند و متوجه شدند پوما و آدیداس دو غول در صنعت کفشسازی هستند که با سرعت زیادی در حال رشد هستند. آنها به این نتیجه رسیدند برای اینکه در حرفه خود رشد کنند باید دست به کارهای جدیدی بزنند. آنها پس از بازگشت متوجه شدند که اوضاع شرکت مناسب نیست و فروش کاهش زیادی داشته است.
تاسیس برند ریبوک
در داستان برند ریبوک نقطه عطفی رخ داده بودند. جف و جو پس از بازگشت از خدمت سربازی و مواجه شدن با شکست در تجارت پدر تصمیم گرفتند برند خود را تاسیس کنند. آنها ابتدا میخواستند نام برند خود را مرکوری بگذارند که به دلایل مختلفی این موضوع رد شد. ناگهان جو به یاد آورد که در سالهای جوانی برنده یک رویداد ورزشی شده است و کتاب دیکشنری را که به زبان آفریقایی بود دریافت کرده است. در این کتاب به ریبوک که نوعی بز کوهی آفریقایی است اشاره شده بود. سپس، آنها تصمیم گرفتند نام ریبوک را برای برند خود انتخاب کنند.

رشد برند ریبوک در آمریکا
اکنون در داستان برند ریبوک با رشد و پیشرفت زیادی روبهرو میشویم. آنها در سال 1979 در شهر شیکاگو در یک نمایشگاه تجاری شرکت کردند و پل فایبر من که یک سرمایهگذار بود کارهای آنها را پسندید و مجوزهای را لازم را اخذ کرد. در نتیجه، آنها توانستند شعبه خود را در آمریکا راهاندازی کنند. ورود کفشهای ریبوک به آمریکا آوردههای مالی زیادی را برای آنها به همراه داشت و بیش از یک و نیم میلیون دلار در آمریکا فروش داشتند. این مسئله نقطه عطفی در داستان برند ریبوک است.
تولید کفش ایروبیک زنانه
یکی دیگر از موفقیتهای که در داستان برند ریبوک به چشم میخورد شناسایی خلاهای بازار بود. آنها در سالهای 1980 تا 1990 متوجه شدند زنان به ورزش ایروبیک متمایل هستند و در آن زمان کفشهای ورزشی ایروبیک زنانه تولید نمیشد. آنها اولین کفش ورزشی را که مختص زنان بود طراحی کردند و همین امر فروش 13 میلیون دلاری را برای آنها به ارمغان آورد. پس از آن، در داستان برند ریبوک شاهد تولید کفشهای ورزشی دیگری از جمله تنیس، دومیدانی و بسکتبال هستیم.
ورود به دنیای بورس
سرمایه گذار ریبوک در آمریکا به سود بالایی رسیده بود و برای خرید شرکت مادر در انگلستان اقدام کرد. پس از آن، ریبوک یک برند آمریکایی بود و با نماد RBK وارد بورس نیویورک شد.
تولید اکسسوری و لباسهای ورزشی
داستان برند ریبوک تلاش میکرد که تولیدات خود را گسترش دهد و همین امر باعث شد که تولید انواع لباس و اکسسوری ورزشی را آغاز کند و سپس در یک اقدام خلاقانه تولید لباسهای ورزشی کودکانه با نام Weeboks را آغاز کرد. این کار باعث شد فروش برند ریبوک به بیش از یک میلیارد دلار برسد.
موفقیتهای دیگر در داستان برند ریبوک
در داستان برند ریبوک به خوبی میبینیم توجه به نیازهای بازار و تبلیغات هدفمند به موفقیت آنها کمک کرده است. در واقع، این همان چیزی است که باید از داستان برند ریبوک بیاموزیم. زیرا اگر در دنیای کاری هدفمندانه عمل نکنیم، بیشک با شکست روبهرو میشویم.
استفاده ورزشکاران از نماد ریبوک
در سال 1989، بیش از 100 ورزشکار در آمریکا از نماد برند ریبوک به نام Reebok Pump استفاده کردند. زمانی که شکیل وانیل (ستاره دنیای NBA) از این نماد استفاده کرد، موج زیادی از افراد برای خرید این برند ترغیب شدند و همین امر لزوم استفاده از تبلیغات هدفمند را نشان میدهد.
همکاری با متخصص فیتنس جین میلر
مسئله دیگری که در داستان برند ریبوک اهمیت زیادی دارد همکاری با افراد تاثیرگذار در صنعت ورزش بود. این برند همکاری خود را با متخصص فیتنس جین میلر آغاز کرد و همین امر منجر به تولید کفشهای Step Reebok گردید. این کفشها به طور تخصصی برای ورزش ایروبیک طراحی شده بودند و فیزولوژیستها به این مسئله اشاره میکردند این کفش به آنها کمک میکند بهترین نتیجه را از ورزش ایروبیک بدست بیاورند. همین استراتژی هوشمندانه باعث شد که میلیونها کفش از این مدل به فروش برسد.
مواجه با رقبا
در دهه 1990، برندهای دیگر مانند آدیداس و نایک تلاش میکردند فروش خود را افزایش دهند و همین امر چالشهایی را برای ریبوک به وجود آورد. بهتر است بدانید آنها استراتژیهای زیادی را برای شکست رقبای خود به کار بردند که تقریبا هیچ یک موفق نبود. در پایان، آنها تلاش کردند با تبلیغات هدفمند و عقد قرارداد با ورزشکاران و ستارگان برند خود را حفظ کنند.
سخن پایانی
تا به اینجا تلاش کردیم اطلاعات کاملی را در مورد داستان برند ریبوک در اختیار شما قرار دهیم. چیزی که در دنیای کسب و کار اهمیت زیادی دارد شناسایی خلاهای بازار، توجه به استراتژیهای فروش و توسعه فردی است.